Web Analytics Made Easy - Statcounter

 عربستان سعودی از سال ۲۰۱۵ و با روی کار آمدن آل سلمان (فرزندان سلمان بن عبدالعزیز پادشاه فعلی سعودی) به دنبال تشکیل شبکه‌های رسانه‌ای برای ضربه زدن به کشور‌های مخالف سیاست‌های خود در منطقه بوده است. عربستان سعودی بعد از ناکامی‌های مختلف در سطح منطقه، از سوریه و عراق گرفته تا یمن، ایران را عامل اصلی شکست‌های خود در منطقه می‌بیند و براین اساس از تمام ابزار‌ها برای ضربه زدن به ایران استفاده می‌کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از سال ۲۰۱۶ و با قدرت گرفتن بن‌سلمان، شبکه‌ها، سایت‌های خبری و روزنامه‌های مختلفی با رویکرد کاملاً ضد ایرانی در کشور‌های مختلف تأسیس شد. از جمله این شبکه‌های ماهواره‌ای که بعد از روی کار آمدن محمد بن‌سلمان ایجاد شده، می‌توان به شبکه سعودی ایران اینترنشنال اشاره کرد.

شبکه سعودی ایران اینترنشنال، شبکه‌ای است که توسط عربستان سعودی در سال ۲۰۱۷ با رویکرد کاملاً ضد ایرانی در لندن تشکیل شد. مالک شبکه ایران اینترنشنال، شرکت ولنت مدیا و صاحب‌امتیاز آن در بریتانیا شرکت گلوبال مدیا است که «عادل عبدالکریم» عربستانی مالک آنهاست. این فرد سابقه همکاری طولانی با چهره‌های رسانه‌ای عربستان سعودی همچون «عبدالرحمن راشد» عضو هیأت مدیره گروه سعودی پژوهش و بازاریابی و مدیرکل پیشین شبکه العربیه و سردبیر پیشین روزنامه الشرق الاوسط را دارد. یکی از کارکنان شبکه تلویزیونی «ایران اینترنشنال» هم فاش کرده که محتویات اخبار این شبکه تحت تأثیر سرمایه‌گذاران مخفی آن قرار دارد که پشت یک کمپانی خارجی در جزایر «کیمن» مخفی شده‌اند.

در سایت این شبکه آمده: «ایران اینترنشنال از Volant Media Limited و تمام شرکت‌ها و سرویس‌های زیرمجموعه آن تشکیل شده است.»، اما توضیح دیگری درباره این شرکت در سایت این رسانه داده نشده است. طبق اطلاعات ثبت شده از این شرکت در پایگاه رسمی اطلاع‌رسانی شرکت‌­های بریتانیایی، عادل عبدالکریم از ۱۷ نوامبر ۲۰۱۶ (۲۷ آبان ۱۳۹۵) مدیریت آن را برعهده گرفته است. تاریخ تولد عبدالکریم در این سامانه آگوست ۱۹۶۴ (مرداد ۱۳۴۳) و آدرس او هم در لندن اعلام شده است. در همین صفحه حوزه فعالیت این شرکت «ساخت برنامه تلویزیونی و فعالیت رسانه ای» بیان شده است و اطلاعات دیگری در این باره وجود ندارد.

به نوشته اکونومیست، سرمایه‌گذاران این شبکه تبعه عربستان سعودی هستند. وال‌استریت ژورنال نوشت که افراد مرتبط با دربار سعودی برای رقابت با نفوذ ایران در منطقه، سرمایه تلویزیون ایران اینترنشنال را تأمین و آن را راه‌اندازی کرده‌اند. صادق صبا سردبیر سابق بی‌بی‌سی فارسی و از همکاران شبکه مذکور تأیید کرده که بودجه ایران اینترنشنال توسط یک شهروند بریتانیایی–سعودی تأمین می‌شود. روزنامه انگلیسی گاردین در دوم اکتبر سال ۲۰۱۸ در گزارشی از پرداخت ۲۵۰ میلیون دلاری محمد بن‌سلمان به شبکه ایران اینترنشنال پرده برداشت. این روزنامه انگلیسی می‌گوید: منبعی که با محمد بن‌سلمان، ولیعهد عربستان سعودی همکاری کرده است، به گاردین گفته که پول ایران اینترنشنال توسط دیوان سلطنتی عربستان سعودی تأمین می‌شود و تخمین زده شده که مدیران این شبکه ۲۵۰ میلیون دلار برای تأسیس و راه‌اندازی آن دریافت کرده‌اند.

گاردین همچنین می‌گوید: «بسیاری از یکصد نفر پرسنل این شبکه حقوق سخاوتمندانه‌ای دریافت می‌کنند که حدود دو برابر دیگر رقبای رسانه‌ای است، اما این شبکه همواره از اعلام منبع حمایت مالی خود طفره رفته است. گاردین اعلام کرده، سعود القحطانی مشاور اطلاعاتی بن‌سلمان که به دلیل ارتباط با موضوع قتل جمال خاشقجی از سمت خود برکنار شده، یکی از چهره‌های پشت پرده حمایت مالی از شبکه ایران اینترنشنال است.

به نوشته گاردین، راب بینون، سرپرست موقت این شبکه تلویزیونی در سال ۲۰۱۸، تأمین مالی آن از سوی دربار سلطنتی عربستان سعودی را رد نکرده، اما گفته است: «همان طور که می‌بینید، خروجی ما شفاف و بی‌طرفانه است. ساختار مدیریتی همان است که در هر سازمان خبری انتظار دارید. تصمیمات توسط مدیران ارشد تحریریه ما گرفته می‌شود که به من گزارش می‌دهند.»

به گفته گاردین، در حالی که عربستان سعودی کمترین تحمل را در برابر انتقاد‌ها از سلطنت مطلقه خود نشان داده و در قتل خاشقجی این موضوع را به ظهور رسانده، با شعار ترویج آزادی بیان، در حال ایجاد تشکیلات رسانه‌ای به زبان‌های دیگر است.

محمد سهیمی از نیرو‌های مخالف جمهوری اسلامی هم در همین ارتباط می‌نویسد: این طور که گفته می‌شود، بودجه چند ده میلیون دلاری (یا پوندی) آن توسط رژیم عربستان سعودی، دشمن شماره یک ایران در منطقه تأمین می‌شود.

وی می‌افزاید: تلویزیون «ایران اینترنشنال»، آن‌گونه که مدیران آن می‌گویند، قرار است یک شبکه ماهواره‌ای ۲۴ ساعته «سی ان‌ان» ایرانی باشد. هزینه سالانه یک چنین تلویزیونی ده‌ها میلیون دلار است، بخصوص آن‌گونه که منابع نگارنده گفته‌اند، حقوق‌های کارکنان کنونی آن بسیار بیشتر از هر مقداری است که در رسانه‌های دیگر دریافت می‌کردند. این تلویزیون نه تنها به آن‌هایی که در برنامه تلویزیونی آن شرکت می‌کنند و به عنوان مثال، مصاحبه می‌شوند، پول خوبی پرداخت می‌کند، بلکه اگر لازم باشد مخارج مسافرت آن‌ها به لندن را هم می‌پردازد تا شخصاً در استودیو‌ها حضور یابند. پس سؤال مهم این است: هزینه این تلویزیون چگونه تأمین می‌شود؟

مسعود خدابنده، عضو سابق سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و مسئول تیم حفاظتی مسعود رجوی در گفت‌وگویی به تاریخ اول شهریورماه سال‌جاری به افشاگری علیه شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال و سازمان مجاهدین خلق (منافقین) پرداخته است.

وی بیان کرد: شبکه ایران اینترنشنال شبکه ناشناخته‌ای نیست، من با برخی از آن‌ها ارتباط دارم. این شبکه صاحبش و شرکتش، قبلاً برنامه مجاهدین خلق را پخش می‌کرد. وضعیت عربستان سعودی به‌گونه‌ای است که پول نفتش دوباره باید به غرب برگردد؛ حال چه به‌صورت شبکه ایران اینترنشنال چه حتی در قالب فرستادن دانشجو. عربستان به لندن دانشجو می‌فرستد و ماهی ۵ هزار پوند به آن‌ها می‌دهد، اما آن‌ها حق ندارند آن ۵ هزار پوند را ذخیره کنند، بلکه باید در لندن خرج کنند؛ یعنی پول باید برگردد.

مسعود خدابنده در ادامه از ارتباط سه‌گانه عربستان سعودی، سازمان مجاهدین خلق و شبکه ایران اینترنشنال پرده برمی دارد و می‌گوید: مجاهدین از ۲ ماه پیش مخارجی را که می‌پرداختند تا مطالب‌شان در جست‌وجوی گوگل بالا بیاید، حذف کرده‌اند. با تصمیم عربستان سعودی و مخصوصاً ترکی الفیصل مسئول سابق استخبارات سعودی، قرار شده است شبکه ایران اینترنشنال بازوی تبلیغاتی و زبان سازمان مجاهدین خلق شود. نشست سالانه سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در سال ۱۳۹۹ در آلبانی به صورت زنده از شبکه ایران اینترنشنال پخش شد. همچنین این شبکه سعودی پس از حمله تروریستی گروهک الاحوازیه به مراسم رژه نیرو‌های مسلح در۳۱ شهریورماه ۱۳۹۷ در اقدامی غیرحرفه‌ای که مصداق تبلیغ تروریسم است، تریبون زنده‌اش را در اختیار تروریست‌هایی قرار داد که چند ساعت قبل چندین زن و کودک بی‌گناه حاضر در مراسم را هم به رگبار بسته بودند. هنوز پیکر‌های خونین مردم ایران به طور کامل از کف خیابان جمع نشده بود که آنتن این شبکه در اختیار سخنگوی گروهک تروریستی عامل حادثه قرار گرفت و او از طریق این شبکه، مسئولیت این حادثه را پذیرفت!

به رغم اینکه این شبکه سعودی ادعا می‌کند که هیچ گونه وابستگی به آل سعود ندارد، اما منابع مالی و کنش‌های رسانه‌ای رادیکال این شبکه کاملاً گواه این است که عربستان سعودی پشت این شبکه قرار دارد و از این شبکه پشتیبانی مالی می‌کند تا بتواند سیاست‌های منطقه‌ای عربستان را اجرایی کند.

منبع: روزنامه ایران

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: اینترنشنال شبکه های اجتماعی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۹۲۱۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای یک مناسبت جدید و مهم در تقویم عربستان

سلطان العمر پژوهشگر مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه هاروارد در نشریه «نیو لاینز» نوشت: ۲۲ فوریه مصادف بود با پنجمین سالگرد یک مناسبت جدید در عربستان سعودی تحت عنوان روز تاسیس که طی سال‌های اخیر در تقویم این کشور گنجانده شده است. این مناسبت که بر اساس حکم پادشاه عربستان در سال ۲۰۱۹ ایجاد شد، گرامیداشت «آغاز سلطنت امام محمد بن سعود و تاسیس اولین دولت سعودی» در سال ۱۷۲۷ است.

به گزارش انتخاب، بر خلاف روز ملی عربستان، که در آن ایده سیاسی اتحاد و تشکیل دولت معاصر عربستان در سال ۱۹۳۲ جشن گرفته می‌شود، روز تاسیس ۲ کارکرد اصلی دارد: گرامیداشت یک افسانه سیاسی و پاک کردن یک افسانه دیگر. این روز بزرگداشت این روایت تاریخی است که دولت معاصر سعودی سومین دولت در طی ۳ قرن متوالی در شبه جزیره عربستان است. این مناسبت همچنین این روایت سیاسی را که اولین دولت سعودی پس از انعقاد پیمانی بین محمدبن عبدالوهاب، موسس جنبش وهابی و محمد بن سعود در ۱۷۴۴ تشکیل شد رد می‌کند. با انتخاب سال ۱۷۲۷ به عنوان سال آغازین اولین دولت سعودی به جای سال ۱۷۴۴، روز تاسیس به دنبال جایگزین ساختن وهابیت در روایت سیاسی سعودی است.

برای بسیاری از متخصصان و تحلیلگران عربستان، زدودن روایت وهابی یک اقدام عمیق و رادیکال تلقی می‌شود. نگاه پذیرفته شده قبلی این بود که از ۱۷۴۴، دولت سعودی همواره به عنوان تنها محافظ و گسترش دهنده وهابیت برای خود مشروعیت قائل بوده و اینکه اقتدار سیاسی در عربستان سعودی بین خانواده سلطنتی آل سعودی و نخبگان مذهبی وهابی تقسیم شده است. بر اساس این نگاه، با کنار گذاشتن وهابیت، دولت سعودی یک منبع اصلی مشروعیت را از دست می‌دهد و به شرکت تاریخی خود با نظام مذهبی پایان می‌دهد.

اما نگاهی دقیق‌تر به نحوه تاسیس دولت معاصر سعودی نشان می‌دهد که این داستان که دولت سعودی با اتکا به وهابیت به خود مشروعیت بخشیده، گزاره‌ای نادرست است. پادشاهی سعودی نه از طریق وهابیت بلکه با تکیه بر یک سنت هنجاری ترکیبی که شامل دو عنصر عربیت و سلفی گری بود مشروعیت یافته است.

اولین گام در فهم نحوه مشروعیت یافتن دولت معاصر سعودی در طی دوره تشکیل این است که به این نکته واقف باشیم که نخبگان حاکم آن دولت در آن دوران مردانی از آخرین نسل عرب‌های عثمانی بوده اند. این نسل به گفته ویلیام کلیولند، بین سال‌های ۱۸۷۰ تا ۱۸۹۰ متولد شده بود و اعضای آن در دوران اواخر امپراطوری عثمانی آموزش دیده و صاحب مشاغل گوناگون شده و برای آینده برنامه ریزی کرده بودند.

با پایان جنگ جهانی اول، امپراطوری عثمانی از هم پاشید و بسیاری از اعضای این نسل نقشی محوری در تاسیس خاورمیانه پساعثمانی ایفا کردند. در مورد عربستان، این نسل نه تنها شامل بسیاری از مشاوران، بروکرات‌ها و روشنفکران مصری، سوری و سایر ملل عرب بود که در تاسیس دولت سعودی ایفای نقش کردند، بلکه خود موسس رژیم یعنی عبدالعزیز آل سعود نیز از این نسل بود. عبدالعزیز در اولین مصاحبه خود با روزنامه الدستور چاپ بصره در سال ۱۹۱۳، خود را یک "عرب عثمانی" توصیف می‌کند که خود را متعهد به انجام هر کاری برای «صیانت از وطن عثمانی در شبه جزیره عربستان» می‌داند. وی این مصاحبه را برای توجیه بیرون راندن پادگان‌های عثمانی از دو واحه استراتژیک در شرق عربستان یعنی الاحصی و القطیف و متقاعد کردن نخبگان حاکم عثمانی در بغداد و استانبول به اینکه اقدامات وی نباید به عنوان اقداماتی جدایی طلبانه قلمداد شود، انجام داد.

این تلقی از عبدالعزیز به عنوان عضوی از آخرین نسل عرب‌های عثمانی به نحو قابل توجهی با نگاه‌های آلترناتیو دیگر که در سال‌های اخیر مورد استناد قرار گرفته و وی را رهبری وهابی یا یک عنصر امپراطوری بریتانیا توصیف می‌کند متفاوت است. آلترناتیو اول (رهبر وهابی) وی را از نسل و زمان خود جدا می‌سازد و عبدالعزیز را به یک گذشته افسانه‌ای وهابی پیوند می‌زند که اغلب بدون در نظر گرفتن بستر زمانی خود مورد تفسیر و استناد قرار گرفته است. آلترناتیو دوم (عامل بریتانیا) عاملیت شخص عبدالعزیز را رد می‌کند و سه دهه پویایی سیاسی و رویداد‌های تاریخی در شبه جزیره عربستان را که با ایجاد حکومت معاصر سعودی به اوج خود رسید، به یک طرح انگلیسی صرف تقلیل می‌دهد.

در اوایل قرن بیستم میلادی، واژه "سلفی گری" همچون امروز معادل واژه وهابی گری نبود. در آن دوران، این کلمه به یک جنبش اصلاحگری اسلامی اشاره داشت که به گفته هنری لائوزیر، «به دنبال آشتی دادن اسلام با ایده آل‌های اجتماعی، سیاسی و روشنفکری عصر روشنگری بود.» این جنبش در اواخر قرن نوزدهم ظهور و بروز یافت و روشنفکران اصلی آن افرادی، چون جمال الدین افغانی، محمد عبدو و رشید رضا بودند. این جنبش انتقاداتی را بر آن دسته از رفتار‌ها و اعتقادات مسلمانان که تناسبی با جهان مدرن نداشتند، مطرح می‌کرد.

بعد از جنگ جهانی اول، بسیاری از اعضای جنبش سلفی گری شروع به حمایت از پروژه سعودی کردند، زیرا آن را تنها امید باقی مانده برای یک ایجاد یک دولت مستقل عربی پس از تحمیل نظام قیمومیت بر بسیاری از سرزمین‌های عرب پسا عثمانی می‌دانستند. به عنوان مثال، رشید رضا، اصلاحگرای شناخته شده اسلامی، مجله خود المنار را که در جهان اسلام به شدت صاحب نفوذ بود، به جبهه‌ای برای ترویج و مشروعیت بخشی به دولت جدید سعودی بر اساس اصول سلفی گری تبدیل کرد.

سایر سلفی‌ها نیز تصمیم به مهاجرت برای ساخت دولت جدید سعودی گرفتند. یکی از آن‌ها محمد بهجت البیتر، اصلاح طلب سوری بود که نقش برجسته‌ای در امر آموزش در عربستان سعودی ایفا کرد. آنگونه که دیوید کومینز، مورخ غربی می‌نویسد، سلفی‌ها همچنین نقش مهمی در تفسیر ایدئولوژی وهابی به عنوان بخشی از سلفی گری و جنبش ناسیونالیستی متعهد به پیشرفت در شبه جزیره عربستان ایفا کردند.

آنچه از همه این روایت‌های تاریخی برداشت می‌شود این است که دولت سعودی به عنوان دولتی وهابی که ادامه و دنباله قرارداد خیالی بین خاندان آل سعود و یک خانواده مذهبی باشد، تاسیس نشد. این رژیم به عنوان یک پادشاهی عرب با تاکید جدی بر سلفیت مدرن تاسیس شد. فهم این مسئله از اهمیت روز تاسیس و گسست آن با روایت سیاسی وهابی نمی‌کاهد، اما توجه ما را به دو نکته جلب می‌کند: اول اینکه روایت وهابی از از ساخت قدرت توسط موسس عربستان سعودی معاصر مورد استناد قرار نگرفته است. دوم اینکه استفاده از روایت وهابی به عنوان ابزار مشروعیت بخشی یک پدیده جدید است که با به قدرت رسیدن ملک فیصل رواج یافت. تاسیس دولت سعودی نتیجه مستقیم تلاقی نیرو‌های تاریخی بود که رویکرد سعودی به سیاست و دولت سازی را تغییر داد.

دیگر خبرها

  • عکس| واکنش مجری ثریا به حرف‌های عجیب مجری ایران اینترنشنال
  • الهلال و النصر دست نیافتنی می‌شوند
  • ماجرای یک مناسبت جدید و مهم در تقویم عربستان
  • فروش نسخه‌های جدید اف-۱۵ آمریکایی به عربستان؟!
  • عکس| دانشجوی مخالف تجمع ضدصهیونیستی، کارشناس ایران اینترنشنال از آب درآمد
  • دیدار امیرعبداللهیان با وزرای خارجه مصر و عربستان
  • دیدار وزرای خارجه ایران و عربستان در گامبیا
  • وزرای خارجه ایران و عربستان دیدار کردند
  • رسانه سعودی: توافق آتش‌بس در غزه قریب‌الوقوع است
  • تأثیر توسعه شبکه‌ های حمل و نقل جاده‌ ای بر رونق اقتصادی ایران